حیرانم!
چگونه در یکقدمیِ منی
وقتی
در دورترین نقطه به درَت
پرسه میزنم؟!
===----------===
آمـدم از دورها بر این درت
با امیـدی تا ببینم منظرت
حلقهها بر در زدم، غافل از آنک
خویش باید حلقه باشم بر درت
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
دَرِ گشودۀ
بهشتِ دور از نظر را
نشـانم دادند...
گفتند: براتِ ورودش
عبور از جهنمِ تضادهاست!!
===----------===
از راه دوری، بیخبـر آمد
درها به رویش باز بود امـا!
بر سردرِ آن خانهها، زیـرا
حک بود نقشِ مِـهر، بیپـروا
=---=---=---=---=---=
17/ 9/ 96
http://shereno.com/post-32920.html
.
برچسب : نویسنده : konjesabr بازدید : 240